09 مهر 1393
شعر
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر(ع) بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من برلب رسیده کس نمی دانـد کـه نبود چاره سازمن سوای حضرت باقر (ع)
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر